بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.
خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها وبیهودگیها وقرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها وآفات اى عزت دهنده مسلمانان
اللهم لا تواخذنی فیه بالعثرات
خدایا! در این روز مرا به لغزش هایم مواخذه مفرما
عثرات جمع عثره به معنای لغزش است. همانطور که روشن است، لغزش قبل از افتادن است و کسی که پایش بلغزد ، ممکن است بافتد و ممکن است خودش را نگهدارد و تعادل خودش را حفظ کند و نیافتد؛ و عثره و لغزش در اینجا ، بعضی از رذائل اخلاقی است که مومنین را به افتادن در پرتگاه گناه می کشاند و در صورت غفلت و متوجه نبودن و سرمست خطای خویش بودن، وی را به سیاه چاله ی گناه می اندازد؛ و اگر در آن لحظه ی خطا به خودش بیاید و پرتگاه گناه را ببیند، می تواند خودش را حفظ کرده و به گناه نیافتد.
ما امروز این خواسته را از خداوند داریم ، که لغزش های ما را به انداختن به گناه جریمه نکند.
از امروز روزه دار حتی لغزش هم نباید از او سر بزند؛ تا امروز از خداوند می خواستیم که ما را و روح ما را پاک کند از گناهانی که مرتکب شده ایم و روح ما را با آب توبه و انابه بشوییم؛ حالا که به نیمه راه نزدیک شده ایم، خداوند به برکت روزه ما را از خبائث و گناهان پاک کرده و از فردا دعاها و خواسته های ما از خداوند بیشتر در جهت جلای روح ما و زینت و زیور آن به ملکات اخلاقی الهی می باشد و روزه دار از فردا در مرحله و مقام تحلیه که در شرح دعای روز سیزدهم گذشت قرار می گیرد.
مولای من! یا جمیل الستر! عثرات و لغزش های ما را عفو کن، اللّهم مولای کم من قبیحٍ سترته و کم من عثارٍ وقیته، خدایا! مولایم! چقدر از زشتیم را پوشیدی و چقدر از لغزش مرا نگاه داشتی که به ظلمت گناه نیافتم. مولای من! در روز چهاردهم ماه کریم و کریم ماه ها، ما را به کرامت این ماه از لغزش ها حفظ کن و پاک گردان تا شایسته و لایق این باشم که تا آخر میهمانی در خوان گسترده ات با مومنین و عارفین دل سوخته ات همراه و همنشین و همخوان و همسهره باشم.
اللهم و من ارادنی بسوءٍ فارده ... و اَقلنی عثرتی و اغفر زلّتی .. خدایا! هر کس بدی مرا بخواهد و مرا به سمت گناه بلغزاند، او را بلغزان ... و لغزش هایم را جبران کن و گناهم را ببخش ...
و اًقلنی فیه من الخطایا و الهفوات
و در این روز خطاها و لغزشهایم را جبران و کم کن
خطا یعنی اشتباه و هفوات، جمع هفوه یعنی لغزش.
بنده گاهی خطا و اشتباه می کند، یعنی شاید به عنوان و حکم کار واقف نباشد و کاری را انجام دهد که مرضیّ خداوند نباشد و خود این مسئله را نداند. و گاهی هم به حکم و مسئله و کار واقف است ولی فراموش می کند و نسیان؛ چرا که خداوند در قرآن در حالات مومنان چنین می فرماید که آنها اینگونه به درگاه الهی راز و نیاز و نیایش می کنند: ربّنا لا توءاخذنا اِن نسینا اَو اَخطأنا. یعنی: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مواخذه مکن. بقره آیه 286
مفسرا در ذیل این آیه گفته اندکه فراموشی دو نوع است: یکم اینکه انسان هیچ اختیاری در به وجود آوردن آن ندارد؛ مانند کسی که بیمار شده و بر اثر بیماری دچار فراموشی می گردد. بی شک اینگونه فراموشی مجازاتی ندارد. دوم، فراموشی که ممکن است مجازات داشته و مقدمه ی آن، بی توجهی و غفلت خود انسان باشد. این آیه به مومنان می آموزد که از خدا بخواهند آنها را به سبب این نوع خطا و فراموش کاری مواخذه نکند. اطیب البیان ج3 ص94
خدایا! غفلت ما باعث شده که ما خطا کنیم و به مقدمه ی گناهی بلغزیم، ما را به این خبط مان مواخذه مکن و قلم عفو بر خطاهایمان بکش و ما را آنی به خودمان وامگذار و لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابداً ... چرا که اگر خطاهای ما را عفو نکنی، لبس مسکنت و خواهری ما خواهد شد و ما را در پیشگاه تو و بندگان مخلصت خوار خواهد کرد .. پس از زبان سید الساجدین و زین العابدین با تو سخن می گویم: الهی! اَلبَسَتنی الخطایه ثَوبَ مذلّتی ... الهی! و إن کان الاستغفار من الخطیئة حطّةً فانّی لک من المستغفرین.. خدایا! خطاهای من لباس خواری و ذلت بر من پوشانیده ... الهی! و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو خطاها است، من از آمرزش طلبان هستم ...
اللّهم اغفر لی کلَّ ذنبٍ اَذنبته و کلَّ خطیئةٍ اَخطاتها ... خدایا! هر گناهی که انجام داده ام را ببخش و هر خطایی که مرتکب شده ام.
و لا تجعلنی فیه غرضاً للبلایا و الافات
و مرا هدف بلاها و آفت های جهان قرار نده.
خدایا! حالا که مرا بخشیده ای، بلاها و آفاتی را هم که معلول علت گناه قرار داده ای را هم از ما دور بگردان و ما را هدف بلاهایی که گناهان ما باعث شده اند قرار نده.
ممکن است خداوند گناهانی را که ما مرتکب شده ایم را ببخشد ولی، تبعات آنها که تغییر نعمت ها و نزول بلایا هست باقی باشد. به این خاطر است که پیامبر به ما می آموزد که بعد از طلب بخشش و مغفرت الهی، از او بخواهیم که بلاهای معلول معصیت را هم از ما برگرداند. همانگونه که در دعای کمیل، امیر مومنان و مولای عارفان، علی ع به شیعه ی خود می آموزد که اینگونه دعا کنیم: اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تُنزل النِّقم ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیّر النّعم ، اللهم اغفر لی الذّنوب الّتی تَحبس الدّعا ، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُنزل البلاء. یعنی: خدایا! بیامرز گناهانی از من که نقمت ها و بدبختی ها را فرو می آورند ، خدایا! گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهند را از من بیامرز، خدایا! بیامرز بر من گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند، خدایا! گناهانی که باعث نزول بلا می شوند را از من ببخش و بیامرز.
البته بلاها هم در مواضعی و مواقعی دلایل جداگانه ای دارندامیر مومنان حضرت علی ع می فرماید: اَنّ البلاء للظالم ادب ، و للمومن امتحان ، و للانبیاء درجه ، و للاولیاء کرامةٌ. یعنی: بلا مایه تادیب ستمگر و آزمایش مومن و ترفیع درجه پیامبران و بزرگداشت اولیاء خدا است.
یکی ار مصادیق ظلم ، ظلم به خود است و گناه، ظلم کردن به خود انسان است. آنجا که یونس پیامبر ع در تاریکی های شکم ماهی از ظلم خویشتن بر خویش اینگونه می نالد: فنادی فی الظلمات اَن لا اله الاّ انت، سبحانک انّی کنت من الظالمین. یعنی: و در آن تاریکی های زیاد صدا زد خداوندا! جز تو معبودیی نیست؛ منزّهی تو من از ستمکاران بودم. انبیاء آیه 87.
اگر ایمان، معرفت و ظرفیت باشد بلا هم می شود نعمت ، آنجایی که امام علی ع می فرماید: لا یَکمُلُ ایمان المومن حتّی یَعُدّ الرّخاءَ فتنة و البلاءَ نعمة. یعنی: ایمان مومن کامل نیست مگر آن که رفاه را فتنه و بلا را نعمت شمارد.
بعزَّتک یا عزَّ المسلمین
به عزتت ای عزت بخش مسلمانان
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم
قدم برداریم
التماس دعا توفیق مزید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.
خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت وشکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.
اللهم طهرنی فیه من الدّنس و الاقذار
خدایا! در این روز مرا از کثافات و پلیدی پاک ساز
دنس به معنی کثافات و چرکینی است و اقذار، جمع قذر به معنی پلیدی ها و قاذورات است. گناه باعث دنس و چرکین و کثیف شدن روح انسان می گردد و آن خویی که انسان را به سمت گناه می کشاند، باعث پلیدی و قذر روح ما می شود. دنس یعنی چرک های روح و اقذار یعنی پلیدی های روح و جان است. و مقصود از طهّرنی ، پاکی روح و جان است.
یکی از نام های ماه مبارک رمضان « شهر التمحیص » است، یعنی ماه پاکسازی.
در کتب اخلاقی و عرفانی، مراحلی برای پاکی از گناه و تطهیر روح بیان فرموده اند، که تهذیب نفس می گویند، و سه مرحله دارد: تخلیه و تجلیه و تحلیه؛ در مرحله اول و در مقام تخلیه باید ظرف جان و روح خود را از همه ی رذائل اخلاقی و گناهان و کثافات و پلیدی های نفسانی پاک گرداند؛ و در مرحله بعد، از آنجا که این گناهان و رذائل اخلاقی آثاری از خود به جای می گذارند، باید آن آثار از صفحه ی دل و جان تراشیده و شستشو شوند، مثل شستن لکه از پارچه که بعد از شستشو لکه کم رنگی باقی می ماند که با مواد شیمیایی آن را از بین می برند؛ بنابراین تجلیه همان پیرایش محل دنایس و قذورات است. و در مرحله سوم و در مقام تحلیه ، سالک روح و جان خود را آذین می بندد و زینت می بخشد با معطر کردن به وسیله ی طاعات و عبادات.
منظور از این سه مرحله این است که، انسان در ابتدا باید اخلاق رذیله و خوی های شیطانی را از خود دور کند و در گام بعدی محل آن دنایس و اقذار را به سعی و کوشش پیرایش کند و با آب دیده و اشک ندامت شست و شو دهد تا برای آذین بستن به زیورهای اخلاقی آماده گردد.
آیت الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « انسان اگر اهل کناه بود بوی بد می گیرد؛ انسان مومن خوش بو هست. جناب اویس قرن وقتی به ملاقات رول الله آمده بود فضای منزل رسول خدا را معطر کرده بود و این به خاطر ایمان او بود؛ ماه رمضان ماه شستشوی از گناهان و بدی ناست.
مرحوم شیخ علی اکبر برهان استاد من در شصت سال پیش بر روی منبر می گفتند: در سابق که آب حوض ها می کشیدند، چند روز بعد آنها را پر از آب می کردند؛ و علت آن این بود که ، بوی تعفن حوض از بین برود. الان حال من و شما هم همینطور است؛ در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه ناک خورده ایم، الان غذای پاک واقعی کم پیدا می شود، ما در زمانی به دنیا آمده ایم که همه چیز شبه ناک است. ماه رمضان برای شستشوی باطنی است، و باید غذاهای حلال بخوریم تا دعاهای ما مستجاب بشود.دنس و اقذار، یعنی کثافات و پلیدی های گناه، چون گناه آدم را کثیف می کند.
چندی پیش در مشهد - بنده از ایشان شنیدم درحرم حضرت معصومه در قم - جوانی از من سئوالی کرد و پرسید: اگر آهن زنگ بزند با وسایلی زنگ آن را از بین می رود و یا اگر لباس چرب می شود، با پاک کننده ، پاک می شود . بعد پرسید آیا دوایی دارید که زنگار قلب را از بین ببرد؟ گفتم سحرها قرآن بخوان، زنگ دل را از بین می برد، روایت داریم قلب انسان زنگ می زند، همان طوری که آهن زنگ می زند، پس جلا بدهید قلبتان را با به طول استغفار و تلاوت قرآن و دیگر این که دست بر سر یتیم بکشیدو دستگیری کنید. »
یکی از عوامل پیدایش همه ی خبائث دروغ است، امام حسن عسکری ع می فرماید: جُعِلَت الخباعثُ کلّها فی بیتٍ و جُعلَ مفتاحُها الکذب. ترجمه: همه بدی ها و زشتیها در خانه ای قرار داده شده است و کلید ورود به آن ، دروغ است.
و صبِّرنی فیه علی کائنات الأقدار
و مرا در این روز بر حوادث و خیر و شر که مقدّر است، بردبارم کن.
کائنات یعنی حتمی و أقدار جمع قدَر، به معنای اندازه و نصیب و قسمت می باشد.
خداوند در قرآن سوره انبیاء آیه 35 می فرماید: و نبلُوَکم باشَّر و الخیرِ فتنة. ترجمه: و شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم.
خداوند به کسانی که صبر و بردباری پیشه کنند در برابر این آزمایش های الهی بشارت می دهد و در سوره بقره آیه 155 می فرماید: و لَنبلوَنّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الموال و النفس و الثمرات، و بشّر الصابرین. ترجمه: قطعاً همه ی شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در مالهل و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگاه و بردباران.
و در دو آیه ی بعد ویژه گی های صابرین را بیان می فرماید؛ الَّذین إذا اصابتهم مصیبةٌ قالوا إنا لله و انّا الیه راجعون ؛ اولئک علیهم صلواتٌ من ربّهم و رحمةٌ و اولئک هم المهتدون. ترجمه:آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: « ما از آ« خداییم، و به سوی او باز می گردیم. » ؛ اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت یافتگان.
ائمه ع در سه جا ما را به صبر سفارش کرده اند؛ امیر مومنان علی ع می فرماید: الصّبرُ: إما صبرٌ علی المصیبة، أو علی الطاعة، أو علی المعصیة؛ و هذا القسم الثالث أعلی درجةً من القسمین الولین. ترجمه: شکیبایی و بردباری و صبر: یا در برابر مصیبت است و یا در برابر انجام طاعت است و یا در ترک معصیت است که نوع سوم آن از آن دو گونه ی نخست برتر است.
خداوند همان طور که در آیه ی 125 سوره مبارکه آل عمران می فرماید، پنج هزار فرشته معلوم و نشان دار را به یاری و کمک صابرین در هنگاه مقابله با دشمن در پیکار با آنان می فرستد: بلی إن تَصبروا و تتّقوا و یأتونکم من فَرهم هذا یُمددکم ربُّکم بخمسةِ آلافٍ من الملائکةِ مسوّمین. ترجمه: آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید ، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد کرد.
آیة الله مجتهدی تهرانی می فرماید: « آنچه پیش می آید به صلاح ماست؛ استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان می گفت که فرزند سه ساله ای داشتیم که از دنیا رفت؛ من خیلی ناراحت بودم تا این که یک شب درخواب دیدم که فرزندم بزرگ شده است و نا اهل است؛ همه می گفتند که این پسر نا اهل، فرزند شیخ علی اکبر برهان است و آبروی من را برده بود؛ از خواب که بیدار شدم خدا را شکر کردم بر این پیش آمد؛ پس گرفتاری ها بر صلاح و خیر ماست.»
و وفّقنی فیه للتّقی و صحبة الابرار
و مرا بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت و همنشینی و همصحبتی نیکوکاران موفق بدار.
اصل کلمه ی تقوا از وقایه است و وقایه هم یعنی خود داری و خود نگهداری از آنچه که به انسان ضرر می رساند و معنای پرهیزکاری برای واژه ی تقوی کلمه ی مناسبی نیست ، چراکه پرهیزکاری از لوازم و نتایج تقوی است.
فلسفه ی روزه و ماه رمضان و نتیجه ای که باید از آن بگیریم، تقوی است. چرا که خداوند در دعوت ما به مهمانی خود در ماه رمضان می فرماید که شاید با تقوی شوید: یا ایّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما روزه نوشته و واجب شد ، همانگونه که بر کسانی که فبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. بقره آیه 183
این یک ماه اوقات تمرین تقوی است.تا در آخرت از عذاب الهی در امان باشیم؛ حضرت سید الشّهدا می فرماید: لا یأمن یوم القیامة الاّ من خاف الله فی الدنیا. ترجمه: کسی در قیمت در امان نیست مگر کسی که در دنیا از خداوند بترسد.
و صحبة الابرار
در روز هشتم هم این فراز از دعا بود و توضیح داده شد.
امام جواد ع می فرماید: ایّاک و مصاحبة الشریر فإنّه کالسیف یَحسُنُ منظَرهُ و یقبح أثرهُ.یعنی: بر حذر باش از هم صحبتی با شرور و از دوستی با انسان شرور بپرهیز؛ زیرا وی مانند شمشیر، ظاهری درخشان و نتیجه ای زشت و نامطلوب دارد.
همنشین تو به باید تا تو را عقل و دین بیافزاید
با بدان کم نشین که صحبت بد گر چه اکی تو را پلید کند
آفتاب بدین بزرگی را لکه ای ابر نا پدید کند
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها همی بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
امام جعفر صادق ع می فرماید: مجالسة اهل الدین شرفُ الدنیا و الاخرة. یعنی: همنشینی اهل دین بزرگی و شرف دنیا و آخرت است.
همنشین در رفتار ظاهری و اخلاق خیلی ماثر است؛ همانطور که گفته شده: « المجالسة موثّرةٌ کالطبیعة الثالثة » یعنی اگر شما با کسی همنشینی و معاشرت کردی، کم کم صفات او چنان در شما پیدا می شود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشته اید.
پیامبر اکرم ص می فرماید: المرء علی دین خلیله و قرینه. یعنی: شخص بر دین دوست و نزدیکان خودش و همراه خودش است.
ما باید با خداوند و انبیاء و امامان و عارفان الهی و واقعی و حکیمان الهی و مومنان حقیقی همنشین شویم در ورای زمان و مکان.
بعونک یا قرّة عین المساکین
به یاری خودت، ای نور چشم مستمندان.
یعنی بدون یاری و کمک و توفیق الهی نم توانیم به این درجات والا و بالا برسیم.
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم
قدم برداریم
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم
قدم برداریم
التماس دعا توفیق مزید
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم
قدم برداریم
التماس دعا توفیق مزید
بسم الله الرحمن الرحیم
االلهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَةَ الطّالِبین.
خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان بدرگاهت ومقرر کن در آن از کامروایان حضرتت ومقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان.
اللّهم اجعلنی فیه من المتوکلین علیک
خدایا! در این روز مرا از توکل کنندگان به خودت قرار بده.
توکل به معنی وکالت و اعتماد و در اینجا یعنی واگذار کردن کار به خدا و اعتماد به تدبیر اوست.
آیات توکل؛
1- شروع هر کار با توکل بر قدرت و استعانت خدا فقط:
فإذا عزمتَ فتوکل علی الله، إنّ الله یحبّ المتوکلین ؛ ترجمه: اما هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ، زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. سوره آل عمران آیه 159
2- چرا بر خدا توکل نکنیم؟
و علی الله فلیتوکل المومنون ؛ و ما لنا الاّ نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا، و لنصبرن علی ما ءاذیتمونا و علی الله فلیتوکل المتوکلون. ترجمه: افراد با ایمان باید تنها به خداوند توکل کنند ؛ و چرا بر خدا توکل نکنیم، با اینکه ما را به راه های سعادت رهبری و هدایت کرده است. و ما به طور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند.
3- شیاطین بر توکل کنندگان بر خدا راهی ندارند و مسلط نمی شوند؛
فاذا قراتَ القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم؛ إنه لیس له سلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربّهم یتوکلون؛ انّما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون . ترجمه:هنگامی که قرآن می خوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه ببر؛ چرا که او بر کسانی که ایمان دارندو بر پروردگار خود توکل می کنند، تسلطی ندارد؛ تسلط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی و ولایت خود برگزیده اند؛ و آنها که نسبت به خدا شرک می ورزند.( فرمان شیطان را به جای فرمان خدا گردن می نهند) سوره نحل آیات 98 الی 100
4- چرا باید به او توکل کنیم؟
الف- او بهتریت وکیل و تکیه گاه است؛
الذین قال لهم الناس إنَّ النّاس قد جَمعوا لکم فاخشَوهم ، فزادَهم ایماناً و قالوا حسبنا اللهِ و نعم الوکیل . ترجمه: اینها کسانی بودند که بعضی از مردم، به آنها گفتند: « مردم (لشکر دشمن ) برای حمله به شما اجتماع کرده اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی است. سوره آل عمران آیه 173
ب- او تکیه گاه همه ی موجودات است، ما چرا به او توکل نکنیم؛
والله علی کل شیءٍ وکیل. ترجمه: و خداوند نگهبان و ناظر بر همه چیز است و به حساب آنها می رسد. سوره هود آیه 12
ج- او در صورت توکل امور ما را کفایت می کند؛
و یرزقه من حیث لا یحتسب؛ و من یتوکل علی الله فهو حسبه؛ إن الله بالغُ امره ؛ قد جعل الله لکل شیءٍ قدراً. ترجمه: و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ و خدا بر همه چیزی اندازه ای قرار داده است. سوره طلاق آیه 3
د- او همیشه زنده است؛ و- به همه چیز آگاه است؛ ه- بر همه چیز حاکمیت دارد؛
و توکل علی الحی الذی لایموت و سَبّح بحمده؛ و کفی به بذنوب عباده خبیراً؛ الّذی خلق السماوات و الارض و ما بینهما فی ستة ایّامٍ ثمَّ استوی علی العرش ؛ الرّحمان فسئل به خبیراً. ترجمه: و توکل کن بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد؛ و تسبیح و حمد او را به جا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است. سوره فرقان آیه 58 و 59
ی- او شکست ناپذیر است؛
و توکل علی العزیز الرحیم. ترجمه: و بر خداوند عزیز و رحیم توکل کن. سوره شعرا آیه 217
عزیز یعنی شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیر.
ک- او هدایت گر انسان هاست؛
و ما لنا الاّ نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. ترجمه: و چرا بر خدا توکل نکنیم؛ با اینکه ما را به راه های سعادت رهبری کرد؟! سوره ابراهیم آیه 12
گ- او رحمت بر همه دارد؛
قل هو الرحمن ءامنّا به و علیه توکلنا، فستعلمون مَن هو فی ضلال مبین. ترجمه: بگو: « او خداوند رحمان است، ما به او ایمان آورده و بر او توکل کرده ایم؛ و به زودی می دانید چه کسی در گمراهی آشکار است. سوره ملک آیه 29
توکل در روایات؛
1- توکل یکی از ارکان ایمان است،
امام رضا ع : الایمان اربعة ارکان: التوکل علی الله عزوجل و الرضا بقضائه و التسلیم لامر الله و التفویض الی الله . ترجمه: ایمان بر چهار پایه است؛ توکل بر خدا و راضی بودن به قضای الهی و تسلیم در برابر فرمان او و واگذاری کارها به او.
2- حدّ توکل چیست؟
امام صادق ع : لمّا سئل عن حدّ التوکل: أن لا تخافَ مع الله شیئً . ترجمه: از امام جعفر صادق ع در باره حدّ توکل سئوال شد فرمودند: با وجود خداوند از هیچ چیزی نترسی.
3- حقیقت توکل چیست؟
جبرئیل در پاسخ به سئوال پیامبر ص از او در باره توکل بر خداوند، گفت: دانستن این مطلب که مخلوق نه زیانی می زند و نه سودی می رساند؛ نه عطا می کند و نه منع و جلوگیری می کند؛ و چشم امید بر کندن از خلق. هر گاه بنده چنین باشد، دیگر برای احدی جز خداوند کار نمی کند و امید و بیمش از کسی جز خدا نیست و چشم طمع به هیچ کس جز خدا ندارد. این است توکل.
4- آثار توکل؛
الف- آسان شدن دشواری ها؛
امیر المومنین علی ع: مَن توکل علی الله ذلَّ له الصعاب و تسهلت علیه الاشباب. ترجمه:کسی که به خدا توکل کند، مشکلات برای او آسان می گردد و اسباب برای او فراهم می گردد.
ب- پیروزی؛
امام محمد باقر ع : مَن توکل علی الله لا یغلب و من اعتصم بالله لا یهزم. ترجمه: کسی که به خدا توکل کند مغلوب نمی شود، و کسی که به خدا تمسک جوید شکست نمی خورد.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
إن یَنصرکم الله فلا غالب لکم و إن یخذلکم فمن ذا الّذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوکل المومنون. ترجمه: اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از یاری شما بردارد، چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟ و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند . سوره آل عمران آیه 160
ج- در صورت توکل خداوند در امورش او را کفایت میکند؛
حضرت علی ع : مَن وثَّقَ بالله اَراهُ السرور و من توکل علیه کفاه الامور. ترجمه: کسی که به خدا اعتماد کند ، خداوند شادمانی را به او نشان می دهد؛ و هر کس که به خدا توکل کند، خداوند امور او را کفایت می کند.
خداوند در قرآن در باره این موضوع می فرماید:
قل لن یصیبنا الاّ ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکل المومنون . ترجمه: بگو: جز آنچه خدا برای ما مقرر داشته هرگز به ما نمی رسد. او سرپرست ماست و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند. سوره توبه آیه 51
5- توکل نردبان تکامل است؛
امام جواد ع: الثقة بالله تعالی ثمنً لکل غال و سُلّمٌ الی کل عال. ترجمه: اعتماد به خدا بهاء و قیمت و ارزش هر امر با ارزشی است؛ و نردبام برای هر امر بلند پایگی است.
6- نشانه توکل؛
امام علی ع : لَیَنبَغی لِمَن رضی بقضاء الله سبحانه أن یتوکل علیه. ترجمه: سزاوار است برای کسی که به قضاء خداوند راضی است، به خدا توکل کند.
7- پیامدهای عدم توکل به خدا و توکل بر غیر خدا؛
پیامبر ص : أوحی الله عزوجل الی بعض انبیائه و عزتی و جلالی لَاُقَطّعنَّ امل کلّ مومل غیری بالایاس و لَاَکسُونّه ثوب المذلّة فی النّار. ترجمه: خداوند به بعضی از پیامبرانش وحی کرد که سوگند به عزت و جلالم، هر آینه هر کسی که به غیر من امید داشته باشد ، آرزوی او را قطع می سازم و او را نا امید می گردانم و در آتش لباس ذلت و خواری به او می پوشانم.
و اجعلنی فیه من الفائزین لدیک
و مرا در این روز از آنان که نزد تو فوز و سعادت یابند، قرار بده
فوز یعنی رستگاری و سعادت
خداوند در قرآن مصادیقی از فائزین و رستگاران را ذکر کرده
1- کسانی که خداوند از آنان راضی و خشنود شده است، 2- کسانی که از خداوند راضی هستند.
و السابقون الولون من المهاجرین و الانصار و الّذین اتَّبعوهم باحسانٍ رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه و اَعدَّ لهم جنّاتٍ تجری تحتها الانهار خالدین فیها اَبداً ؛ ذلک الفوز العظیم. ترجمه: پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیبکی از آنان پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت ، و آنها نیز از خداوند خشنود شدند؛ و باغ هایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهر ها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ!
3- کسانی که با خداوند معامله می کنند؛
إنَّ الله اشتری من المومنین اَنفسهم و اَموالهم باَنَّ لهم الجنّة ؛ یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یُقتَلون، وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن ؛ و من اوفی بعهده من الله ؛ فاستبشروا ببیعکم الّذی بایعتم به ؛ و ذلک هو الفوز العظیم . ترجمه: خداوند از مومنان ، جان ها و اموالشان را خریداری کرده، که - در برابرش - بهشت برای آنان باشد ؛ - به این گونه که - در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! سوره توبه آیه 111
4- صادقین و راست کرداران؛
قال الله هذا یومٌ ینفع الصادقینَ صدقُهم ؛ لهم جنّاتٌ تجری من تحتها الانهارُ خالدین فیها ابداً؛ رضی الله عنهم و رضوا عنه؛ ذلک الفوز العظیم. ترجمه: خداوند می گوید: « امروز، روزی است که راستی راستگویات، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خداوند خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. » سوره مائده آیه 119
5- کسانی که دارای این چهار خصلت باشن؛
امام علی ع : مَن اُعطیَ اربَعُ خصالٍ فقد اعطی خیر الدنیا و الاخرة و فاز بحظِّه منها؛ ورعُ یعصمه عن المحارم الله، و حُسنُ خُلق یعیشبه فی النّاس و حلمٌ یَدفع به جهل الجاهل و زوجةٌ صالحةٌ تُعینُه علی امر الدنیا و الاخرة. ترجمه: هر کس چهار خصلت به او عطا شد، حتماً خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است و وی از بهره مندی آنها رستگار شود: پرهیزکاریی که او را از محرمات الهی نگه دارد؛ و حسن خلقی که بدان وسیله با مردم زندگی کند؛ و بردباریی که نادانی و جهالت فرد نادان و جاهل را با آن دور سازد؛ و همسری شایسته که او را در کار دنیا و آخرت یاری دهد.
خدایا! ما را از رستگاران و سعادتمندان قرار بده
و اجعلنی فیه من المقربین الیک
و مرا در این روز از مقربان درگاهت قرار بده.
در باره مقربان پروردگار در شرح دعای روز پنجم گذشت.
ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم
اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم
این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم
قدم برداریم
باحسانک یا غایة الطالبین
به احسانت، ای منتهای آرزوی درخواست کنندگان
آمین یا رب العالمین
التماس دعا توفیق مزید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.
و اهدنی فیه لبراهینک السّاطعه
و مرا به براهین و ادلّه روشن خود هدایت فرما
هدایت در لغت به معنی؛ ارشاد، راهنمایی و نشان دادن راه با لطف و مدارا و مهربانی، می باشد
هدایت در اصطلاح عبارت از: تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن است.
هدایت در آیات و روایات به دو معنی آمده است: ارائه طریق (نشان دادن راه) و ایصال به مطلوب (رساندن به مقصد)
انواع هدایت:
هدایت به اعتبار موضوع دو گونه است؛ هدایت تکوینی و هدایت تشریعی
هدایت تکوینی؛ به معنی رساندن هر چیزی که در عالم وجود دارد، به سرمنزل مقصود و کمال نهایی آن مانند هدایت زنبور عسل در خانه سازی و عصاره گیری از گلها و میوه ها و پیمودن راهی که آفریدگارش تعیین نموده و در نتیجه تولید عسل که هدایت ویژه و به کمال رساندن آن می باشد.
این نوع از هدایت را هدایت عامه و همگانی نیز می نامند.
هدایت تشریعی؛ این نوع از هدایت مخصوص انسان است و به این معناست که خداوند متعال، برای رساندن بشر به سرمنزل مقصود که همان ملاقات با پروردگار متعال باشد، از هیچ گونه ارشاد و راهنمایی، دریغ نورزیده است.
همان طور که به پیامبرش ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن؛ مردم را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن، به راه پروردگارت، دعوت کن.»
مراحل هدایت در انسان: (از سایت اندیشه قم)
مرحلة اوّل آن؛ مرحله فطرت است
این مرحله از هدایت شامل همة انسانها می شود؛ و اگر کسی فطرت توحیدی خود را به سبب گناهانی مثل «ظلم» و «فسق» و «کفر» خاموش نکرده باشد، هدایت تشریعی قرآن کریم را می پذیرد.
مرحلة دوم هدایت انسان:
مرحلة دوم، هدایت تشریعی است، یعنی وقتی انسان با فطرت خدادادیش به سوی قرآن کریم روی آورد، و می تواند به او امر و نواهی آن پایبند شود.
مرحله سوم: مرحله بعدی هدایت آن است که انسان با پایبندی به دستور هایی قرآن کریم به صفت «تقوا» متصف شود، تقوا یک امر وجودی و تکوینی است که مترتب بر هدایت تشریعی قرآن کریم می باشد و اگر کسی به این مرحله برسد خداوند مراحل بالاتر از هدایت را به او عنایت می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ؛ هر کس به خدا ایمان بیاورد، خداوند قلب او را به سوی خودش هدایت می کند باز می فرماید: «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً» خداوند بر هدایت کسانی که هدایت (تشریعی) را پذیرفتند، می افزاید.»
مرحلة چهارم: چهارمین مرحله از هدایت الهی ویژه کسانی است که به سوی خدا، توبه و پشیمانی داشته باشند، چنان که می فرماید: «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ؛ خداوند هر کسی را که انابه داشته باشد هدایت می کند.» «اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ»
ساطع یعنی روشن و مبرهن و درخشان و همه ی برهان های هدایت ساطعه هستند.
برهان نظم، یکی از دلایل روشن هدایت انسان است، نظام مادی جهان و نظام معنوی هستی و همه موجودات هستی با نظم فوق تصور ما در حال اجرای اوامر خداوند تبارک و تعالی هستند.
از ریزترین موجودات، مثل اتم که میلیون ها اتم را با چشم غیر مسلح نمی توان دید و کوچکترین عنصر یک ماده را تشکیل می دهد؛ هر یک اتم تشکیل شده از هسته ی اتم و الکترون ها با بار الکتریکی منفی، که هسته ی اتم را در بر گرفته اند و هسته ی اتم هم خودش از پروتن که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ منفی یا مثبت بودن الکتریکی خنثی است ، تشکیل شده است و ساده ترین اتم از جهت ساختار ترکیبی ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک الکترون و یک پروتون می باشد.
شما تصور کنید که ریزترین و کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی یک عنصر و ماده دارای چنین نظمی هست که اگر نظم آنرا به هم بزنند ؛ چه اتفاقی خواهد افتاد، مثل هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن و هر جایی هم که نیروگاه های اتمی و هسته ای هست از خطرناکترین مکان ها به حساب می آید.و به هم خوردن نظم کوچکترین واحد عنصر اینگونه نظم جهان را به هم می زند و وحشت به دل ها می افکند باید پی به خالق هستی ببریم و به این برهانش هدایت شویم انشاءالله.
و نظم کرات آسمان، که خداوند می فرماید:
و هو الذی خلق اللیل و النهار و الشمس و القمر کلٌ فی فلکٍ یسبحون
ترجمه: و او آن کسی است که شب و روز خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مداری معین شناورند. مبارکه ی انبیاء شریفه ی 32
و در جای دیگر می فرماید:
لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون
ترجمه: نه خورشی را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند. مبارکه ی یس شریفه ی 40
زمین در نظر ما عظمتی است ، اما در مقابل مشتری و زحل، دانه ی ارزنی است در مقابل تخم مرغ! و زحل در برابر خورشید، دانه ی ارزنی است در مقابل توپ بسکتبال! و خورشید در کنار شعرانی یمانی و سماک رامح، چیزی مثل مثال های کذشته و خورشید منظومه شمسی ما در کنار خورشید و ستاره ی رجل الجبار اصلاً دیده نمی شود و در کنار ابر غول های سرخی مثل ابط الجوزا یک پیکسل است!!
کهکشان راه شیری ما صد تا سیصد میلیارد! ستاره مثل خورشید و بزرگتر از آن که گذشت، دارد و در فضای هستی صدها! میلیارد کهکشان وجود دارد، مضروب اینها چقدر می شود؟!
با وجود همه ی این ها امیر مومنان علی ع می فرمودند که من به راه های آسمان بیشتر از راه های زمین آشنا هستم. این شناخت از کجا حاصل شده بود؛ جز از براهین ساطعه ی پروردگار و خالق همه ی هستی؟
برهان وجوب دفع ضرر محتمل؛ که خبری آمده از بهشت و جهنم، اگر این دستورات شرع مقدس را عمل نکنیم به دوزخ خواهیم رفت، برای اینکه این ضرر محتمل را دفع کنیم، باید به دستورات الهی گردن نهیم. خداباوران در دنیا از لذائذ کمتر استفاده کرده اند و خداناباوران بیشتر؛ اما اگر آخرتی و بهشتی باشد، خداباوران از لذائذ نامحدود در زمان نامتناهی بهرمند شده اند و خداناباوران در دوزخ عذاب خواهند دید، پس با دو دو تا کردن و حساب و کتاب کردن، به این نتیجه می رسیم که برای دفع ضرر محتمل هم که شده به قوانین خاص وضع شده گردن نهیم و به خدا ایمان بیاوریم. و این برهان در مرحله ی آخر ادله ی اثبات خدا و دستوراتش می باشد.
برهان عدالت و برهان هدف( هدف خلقت و ...) و ...
و هدایت قرآن؛ قرآن می فرماید:
ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین
این کتاب بی هیچ شکی راهنمای پرهیزکاران است.
دم دستی ترین مثال این است که؛ وقتی ما یک وسیله ای از فروشگاهی می خریم در داخل آن یک بروشور هست که طریقه صحیح استفاده آن را به ما آموزش می دهد و آن وسیله هم بر طبق آن بروشور ساخته شده است، یعنی قبل از آن که مثلاً آن دوربین در کارخانه ساخته شود آن بروشور باید وجود داشته باشد و نقشه ی راهنمای ساخت آن دوربین است؛ و قرآن هم اصلاً قبل از خلقت انسان خلق شده است. به همین خاطر است که خداوند در سوره مبارکه ی الرحمن، اول از تعلیم قرآن سخن می گوید و بعد از خلقت انسان و تعلیم سخن او!
در آیه ی دیگر خداوند می فرماید: قال ربنا الذی أعطی کلُّ شیءٍ خلقَهُ ثمَّ هدی
ترجمه: گفت: پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را خلقی که در خور اوست داد و سپس هدایت کرد.
امام جعفر صادق ع در باره ی آیه ( انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)فرمودند:
عرَّفناهُ اما آخذاً و اما تارکاً.
ترجمه: یعنی ما راه را به او شناساندیم؛ یا آن را در پیش می گیرد و یا رهایش می کند.
خداوند چه کسانی را هدایت می کند؟
1 - مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ? وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ ? وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ترجمه: هیچ مصیبتى جز به فرمان خدا نرسد . و هر کس به خدا ایمان بیاورد ، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایى مىکند ؛ و خدا به همه چیز داناست .
2 - وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ? وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
ترجمه: کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند ، بىتردید آنان را به راههاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مىکنیم ؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است.
و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعه
و پیشانی مرا بگیر و به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت است سوق ده
خداوند در قرآن می فرماید: ما من دابّةٍ الا هو آخذٌ بناصیتها ترجمه: هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او برآن تسلط دارد. یعنی زمام اختیار هر جنبنده ای در دست مشیت خداوند تبارک و تعالی هست.
خداوند از صادقین خشنود است و می فرماید:
قال الله هذا یومُ ینفع الصادقین صدقهم لهم جناتُ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً، رضی اللهُ عنهم و رضوا عنه، ذلک الفوز العظیم. ترجمه : خداوند می گوید: امروز روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می بخشد؛ برای آنها باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختان آن می گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می مانند؛ هم خداوند از آنها خوشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است. سوره ی مائده آیه ی 119
امیر المومنین ع می فرماید: أرضاکم عند الله أسبَغُکم علی عیاله. ترجمه: رضایتمندترین شما نزد خدا، کسی است که خانواده اش را بیشتر در رفاه قرار دهد.
بمحبتک یا امل المشتاقین
به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان
التماس دعا توفیق مزید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.
اللّهم اجعل لی نصیباً من رحمتک الواسعة
خدایا! مرا نصیبی از گسترده ترین رحمت خودت عطا فرما
در دعای سحر هم با خدای خویش اینگونه راز و نیاز و نیایش می کنیم :
اللّهم انّی اسئلک من رحمتک بأوسعها و کلُّ رحمتک واسعه ، اللّهم انّی أسئلک برحمتک کلِّها .
خدایا! از تو دخواست می کنم به وسیع ترین مراتب رحمتت ، در حالی که همه مراتب رحمت تو واسعه و وسیع است ؛ خدایا! از تو درخواست می کنم به حق تمام مراتب رحمتت.
رحمت چیست؟ و رحمت واسعه چگونه رحمتی است؟
علامه رفیعی قزوینی در شرح عرفانی و فلسفی دعای سحر می فرماید:
رحمت عاطفه ی مخصوصی است که از مشاهده ی ناتوانی، مورد رحمت برانگیخته می شود.
علامه در مورد رحمت واسعه ی پروردگار می فرماید:
گسترده ترین رحمت الهی همان حقیقت محمدیه است؛ زیرا ، او علت واقعی و غایی خلق کردن مخلوقات است.
و می فرماید: رحمت واسعه و وسیع ترین رحمت ها ؛ وجود پیامبر ص است به این اعتبار که در سایر رحمت ها نفوذ و تاثیر دارد.
خداوند دو نوع رحمت دارد:
1 - رحمت رحمانیه 2 - رحمت رحیمیه
امام خمینی ره در شرح عرفانی دعای سحر در این مورد می فرماید:
«با رحمت رحمانیه اصل وجود ظهور پیدا کرده و با رحمت رحیمیه هر چیزی به کمال معنوی و هدایت باطنی خود می رسد؛ لذا در دعا می خوانیم: یا رحمن الدنیا و رحیم الاخره.»
رحمان نسبت به همه ی خلق و رحیم، فقط برای مومنین؛ و در دنیا برای همه رحمن است و رحمت او گسترده است برای همه چه مسلمان و چه مسیحی و بی دین و چه کافر؛ همه از نعمت های او برخوردارند، اصلاً اصل وجود همه و زندگی بخشیدن به همه از صفت رحمت رحمانیه ی الهی سرچشمه می گیرد. به همین خاطر است که خداوند در قرآن می فرماید:
الرَّحْمَ?نُ ?1? عَلَّمَ الْقُرْآنَ ?2? خَلَقَ الْإِنْسَانَ?3? عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ?4?
[خداى] رحمان«1» قرآن را تعلیم داد .«2» انسان را آفرید ؛«3»به او بیان آموخت
سوره مبارکه ی الرحمن
یعنی رحمن بودن خدا باعث تعلیم قرآن و بعد خلقت انسان و تعلیم بیان او شد.
ولی این رحمت در آخرت فقط مخصوص مومنین خواهد بود. که گفته می شود رحمت رحیمیه.
به زبان ساده تر : دو نوح رحمت هست؛
1 - رحمت عام، که مخصوص دنیا هست و بدون درخواست، خداوند آن رحمت را شامل حال همه می گرداند و یا حتی با درخواست از خداوند اگر مومن بود، اجابت می کند و او را به آن نعمت درخواستی برخوردار می کند.
2 - رحمت خاص، که مخصوص بندگان مخلص و مطیع و صالح و فرمانبردار خداوند منان است ، که برای آنها چه در دنیا و چه در آخرت نصیب می گرداند و آن نعمت رحمت رحمانیه ی مخصوص خود آنها را برخوردار می کند.
در قرآن می خوانیم:
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ?86?
و ما را به رحمتت از گروه کافران رهایى ده
سوره مبارکه یونی آیه ی شریفه ی 86
رحمت خدا شامل حال چه کسانی می شود؟
1 - امیر المومنین علی ع : رَحِمَ الله إمرأً عَرَفَ قَدره و لم یتَعدَّ طَوره.
ترجمه: رحمت خدا بر آن کس باد که اندازه ی خویش را بشناسد و از حدّ خویش فراتر نرود.
2 - علی ع : رَحِمَ الله عبداً راقبَ ذنبهُ و خافَ ربَّه.
ترجمه: رحمت خدا بر آن بنده باد که مواظب گناه خویش باشد و از پروردگارش بترسد.
3 - حضرت علی ع : رحمَ الله امرأً استَقبل توبَتَهُ ، و استَقال خَطیئَتهُ ، و بادَرَ منیَّتَهُ.
ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که به توبه رو کند و از خطاهای خود پوزش بطلبد و پیش از مرگ کاری کند.
4 - رحم الله امراءً تفکَّرَ فاعتبَرَ، و اعتَبَرَ فأبصرَ.
رحمت خدا بر آن کس که اندیشید و عبرت آموخت و پند گرفت و بینش یافت.
5 - امام علی ع: رَحِمَ الله امراءً أَلجَمَ نفسَهُ عن معاصی الله بلجامها ، و قادها إلی طاعة الله بِزِمامها.
ترجمه: رحمت خدا بر آن کس که انگیزه های نفسانی خود را درهم کوبید و نفس خود را نگه دارد و مهار آن را گرفته به سوی طاعت خدا بکشاند.
6 - تعرَّضوا لرحمة الله بما أمرکم به من طاعته.
ترجمه: با فرمان بردن از اوامر خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.
چرا می گوییم برحمتک کلّها؟
نیاز عبد در جمیع امور دنیا و آخرت به خدا می باشد و مصادیق رحمت به حسب جهات احتیاج متفاوت است؛ زیرا هر دردی دوائی خاص دارد و بنده نمی داند که با کدام رحمت و نعمت ، نقسش رفع و دردش دواء می گردد و سعادتمند و رستگاریش کامل می گردد، پس به همه ی انواع رحمت متوسل می شویم.
چه کس رحمت خدا شاملش نمی شود؟
1 - حضرت علی ع : رحمةُ من لا یرحم تمنع الرحمة.
ترجمه: ترحم بر بی رحم مانع رحمت حق می شود.
2 - امام علی ع : من لم یرحم الناس منع اللهُ رحمته.
ترجمه: هر که به مردم رحم نکند، خداوند رحمت خود را از او دور می کند.
از خداوند رحمن و رحیم می خواهیم و به رحمت واسعه اش قسمش می دهیم که با وجود این که بنده های خوبی برای او نبودیم ؛ نصیبی از رحمت واسعه اش ما را برخوردار کند؛ چرا که خودش در قرآن می فرماید که نباید از رحمتش نا امید بشویم، هر چند که گناه کار باشیم و می فرماید که نا امید کسی است که کافر است؛
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى? أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ? إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ? إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ?53?
بگو : اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روى کردید ! از رحمت خدا نومید نشوید ، یقیناً خدا همه گناهان را مىآمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است ؛ «53» مبارکه ی زمر
پیامبر ص می فرماید: خدای تعالی را صد رحمت است که یکی از رحمت ها را بر زمین نازل کرد و در میان مخلوقات پخش کرد؛ هرچه عاطفه و رحم است از همان یک جزء رحمت است و نود و نه رحمت را به تاخیر انداخت تا روز رستاخیز تا در آنجا بندگان را مورد رحمت قرار دهد.
خدایا! نصیبی از رحمت واسعه ات برای ما قرار بده و از رحمت و مهربانی خود به دنیا و آخرت ما نظر کن. آمین یا ربّ العالمین
التماس دعا توفیق مزید